سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























خاطره

 

عالم همه مهو گل رخسار حسین(ع)است.

ذرات جهان در عجب کار حسین(ع) است.

دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش.

یعنی که خدای تو عزادار حسین(ع) است.

 

 


نوشته شده در شنبه 92/8/25ساعت 11:5 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

 


نوشته شده در پنج شنبه 92/8/23ساعت 6:50 عصر توسط فاطمه| نظرات ( ) |

الان ما در شب های قدر هستیم. من می دانم که شما وقتی به مسجدها و حرم و بعضی از اماکن عمومی می روید عاشقانه برای مولایتان گریه می کنین.

شب های قدر شب ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام است که در حال عبادت به خدا به شهادت رسیدند.

شب قدر شبی است که سرنوشت انسان تا شب قدر سال بعد معلوم می شود.

ما در شب قدر باید گریه کنیم،‏دعا کنیم تا بخشی از گناهایمان بخشیده شود.


نوشته شده در پنج شنبه 89/6/11ساعت 12:46 صبح توسط فاطمه| نظرات ( ) |

نامه ای به امام حسین علیه السلام

        سلام امام حسین(علیه السلام):

        من شما را دوست دارم و می دانم که شمر و  یزید شما را به شهادت رساندند.

        من می دانم که حضرت علی اصغر(علیه السلام) پسر شما تشنه بوده اند و یزید و شمر کافر نمی      

        گذاشتند شما از چشمه آب بردارید.

       حضرت علی اصغر و بقیه بچه های کوچک را سیراب کنید.

       من هر وقت آب می خورم و خیلی تشنه هستم اول می گویم: سلام بر حسین(علیه السلام)

       و یاران تشنه اش.

       و من بازم که شما را ندیدم ولی از ته قلبم دوست دارم.


نوشته شده در پنج شنبه 88/11/15ساعت 8:26 صبح توسط فاطمه| نظرات ( ) |

آن روز خیلی روز به یاد ماندنی بود.

یک روزکه من و عمه هایم رفته بودیم سدکارده، مامانم باخاله ام رفته بودند قم وتهران، چون که هوا گرم بود مرا به آنجا نبردند. وقتی به سده کارده رسیدیم بابایم وسایل ها را ازداخل ماشین برداشتند. اول فرش را برداشتند وروی سبزه ها پهن کردند در موقعی که بابایم فرش را روی سبزه ها پهن می کردند من و دختر عمه ام ودخترعمویم رفتیم ودرداخل سد بازی کردیم.

درآنجا درخت توت ودرخت زرد آ لو بود . بابایم پایشان را به درخت می زدند وزردآلوهای روی درخت روی زمین می ریخت و ما مدام زردآلوها را می خوردیم.


نوشته شده در چهارشنبه 88/3/20ساعت 6:22 صبح توسط فاطمه| نظرات ( ) |

   1   2   3      >